جابر بن عبدالله انصاری صحابی گرانقدر، نقل میکنند که رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) روزی به على (علیه السلام) فرمود: «می دانی تیره بختترین کسی که در قوم ثمود بود کیست؟»
علی علیه السلام فرمود: آنکه پای ناقه (شتر ماده) حضرت صالح (علیه السلام) را قطع کرد.
پیامبر پرسیدند: تیره بختترین امت من کیست؟
حضرت فرمود: خدا داناتر است.
پیامبر فرمودند: «تیره بختترین فرد امت من آن کسی که تو را به قتل میرساند». (المعجم الکبیر از طبرانی، جلد دوم، صفحه ۲۴۷)
و نیز از جناب عمار یاسر نقل است که گفت: من و علی بن ابی طالب در غزوه “ذى العشیره” با یکدیگر رفیق و همسنگر بودیم رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله) فرمود: «آیا با دو تن از بدبختترین مردم شما را آشنا سازم؟».
گفتم: «آری».
فرمودند: «مردک سرخ روی کودن قوم ثمود همان که ناقه صالح را پی کرد؛ و ای علی، دومی کسی است که ضربتی بر فرق سر تو میزند که تا محاسنت به خون رنگین میشود». (الجامع الکبیر نوشته سیوطی جلد ۱۶، صفحه ۲۵۵، ۷۸۶۴)
توضیح اینکه قوم ثمود افرادی سرکش و مغرور بودند؛ پیامبر آنها حضرت صالح (علیه السلام) هر چه آنها را نصیحت کرد، اثر نبخشید. از آن حضرت معجزه خواستند او به اذن خدا در دل کوه ناقهای بیرون آورد؛ آنها به جای اینکه معجزه الهی را بپذیرند، آن ناقه را پی کردند و کشتند. آنها برای پی کردن و کشتن ناقه، فردی شقاوتمند و بیرحم به نام «قدار بن سالف» را بدین کار گماشتند و او با یک ضربت شمشیر، شتر را پی کرد و به عنوان «شقیترین فرد گذشتگان لقب گرفت و سه روز پس از این ماجرا، بر اثر عذاب الهی، به هلاکت رسیدند».