إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا (۱)
آنها که خدا و پیامبرش را ایذاء میکنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور میسازد، و برای آنان عذاب خوار کننده ای آماده کرده است. (۲)
در این نوشته، با استناد به منابع اهل سنت به نمونه هایی از ایذاء و آزاری که بر بانوی دو عالم گذشته است می پردازیم. قبل از آن به این حدیث توجه کنید:
قال رسول اللَّه صلی اللَّه علیه و آله: فاطمه بضعه منی، فمن اغضبها اغضبنی. (۳)
رسول خدا فرمودند: فاطمه پاره ی تن من است، هرکس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده.
مطابق آیه فوق اذیت رسول خدا(ص) موجبات لعن و عذاب الهی را به همراه خواهد داشت و با استناد به روایت بالا خشم فاطمه (س) خشم رسول خداست، در نتیجه لعنت و عذاب خوار کننده در انتظار آزاردهندگان خواهد بود.
نمونه هایی از خشم و نارضایتی حضرت فاطمه(س) در منابع اهل سنت:
1. فوجدت ای فغضبت فاطمه علی ابی بکر فهجرته فلم تکلمه حتی توفیت فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا و لم یوذن بها ابابکر و صلی علیها (۴)
یعنی فاطمه سلام الله علیها در حال خشم و غضب ابی بکر را ترک کردند و بر او غضبناک ماندند و با او حرف نزدند تا وفات نمودند آن گاه امیرالمومنین علی علیه السلام بر او نماز گزاردند و شبانه ایشان را دفن کردند و به ابی بکر نگفتند که بر جنازه حاضر شود و نماز بخواند.
2. علاوه بر این مطلب که در صحیحین آمده ، محمد بن یوسف گنجی شافعی و ابو محمد عبد الله هم بن مسلم بن فتیبه دینوری روایت می کنند که حضرت فاطمه سلام الله علیها در بستر بیماری به ابی بکر و عمر فرمودند:
انی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی لئن لقیت النبی لاشکونکما (۵)
معنی این عبارت این است که حضرت زهرا به ابی بکر و عمر فرمودند: خدا و ملائکه را شاهد و گواه می گیرم که شما دو نفر (ابی بکر و عمر) مرا بسخط آوردید و رضایت مرا فراهم ننمودید اگر پیغمبر را ملاقات کنم شکایت شما را خواهم نمود.
پی نوشتها:
(۱)سوره مبارکه احزاب آیه ۵۷
(۲) ترجمه آیت الله مکارم شیرازی
(۳) مسند احمد حنبل ۷ ج ۴، ص ۳۲۹، صحیح بخارى، ج ۵، ص ۹۶ ش ۲۷۸
(۴) صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۱۲۶، ح۲۹۲۶، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامه – بیروت، الطبعه: الثالثه، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷
(۵) باب ۹۹ کفایه تالیف محمد بن یوسف گنجی شافعی، الامامه و السیاسه صفحه ۱۴، تالیف ابو محمد عبد الله هم بن مسلم بن فتیبه دینوری