تشبیه و همراه ساختن دیگری با خدا، در صفاتِ خدا هم ممکن است و هم حوزه اعمال نفسانی و افعال را در بر می گیرد.
یعنی چنانچه از کسی همانندِ خدا اطاعت کنیم و یا کسی را مانندِ خدا دوست داشته و یا در برابر کسی همانند خداوند متعال خضوع کنیم، در همه این موارد دیگری را به خدا تشبیه کرده و شرک واقع شده است.
اما مطلب مهم در این میان، اینست که: معنایِ تشبیه چیست و چگونه مشابهتی شرک را در پی دارد؟؟
به عنوان مثال اذعان به «بودن» او می کنیم، حال آنکه «بودن» خود را نیز می یابیم،
قرآن کریم خداوند را سمیع و بصیر: ( وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ) – سوره حج آیه ۶۱-
حیّ ( هُوَ الْحَیُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ) – سوره غافر آیه ۶۵ –
و رؤوف و رحیم ( إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ) سوره نحل آیه ۷ می نامد.
حال آنکه همین صفات را برای دیگران هم بکار می برد:
( إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا ) سوره انسان آیه ۲
( وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ ) سوره انبیا آیه ۳۰
( لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ) سوره توبه آیه ۱۲۸.
خدای متعال را اطاعت می کنیم و به او محبت ورزیده ودر مقابلش خاضع می شویم، در حالیکه دیگران را نیز فرمان برده که از محبت به ایشان و خضوع در برابرشان امتناع نمی کنیم.
آیا به صرف مشابهت این نامها و این اعمال شرکی رخ داده است؟؟
بدیهی است که اینگونه شباهتهای لفظی دلیل بر شرک نیست. راز عدم تشبیه بین خدا و خلق، در ذاتی و استقلالی بودن کمالات الهی و ذاتی نبودن و بالله بودن کمالات مخلوق نهفته است.
رتبه کمال مخلوق عظمت و بزرگی آن، هرچقدر هم باشد، باز بالله بوده و بنابراین ذره ای مشابهت به کمالات الهی نداشته، زیرا ایندو تباین ذاتی دارند.
اما در مورد افعال انسانی نیز ، بسیاری از افعال انسان نظیر: اطاعت ، محبت، خوف، اعتماد و اتکا داشتن ، می تواند منجر به شرک شود.
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لله….
بعضی از مردم خدا را همتایانی اختیار می کنند و آنها را چنان دوست می دارند که خدا را ولی آنان که ایمان آورده اند خدا را بیشتر دوست می دارند .
در اینجا دو نوع محبوب بودن وجود دارد : یکی استقلالی و ذاتی و دیگری بالغیر و این دو نوع هرگز مشابه همدیگر نبوده و شرک به حساب نمی آید.
این ملاک در کلیه اعمال نفسانی وجود دارد ، در اعتماد و اتکا انسان به غیر خدا، اگر آنرا مستقل در تاثیر نداند و آنرا سبب و وسیله ای از جانب خدا بپندارد، شباهتی میان اعتماد و اتکای او به خداوند با اعتماد و اتکا به دیگری به وجود نیامده است.
در واقع شرک دارای روح و مفهوم واحدی است که در تمام مصادیق آن جاری می باشد و آن تشبیه خداوند به غیر اوست. و ملاک این تشبیه هم، ذاتی و استقلالی دانستن کمالات غیر می باشد.