بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره حمد در کلام علی بن موسی الرضا (ع)
امام رضا علیه السلام در حدیثی از پدران بزرگوار خود از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند که فرمود از پیامبر(ص)شنیدم که خداوند فرموده است:
من سوره حمد را میان خود و بندهام تقسیم کردهام نیمی از این سوره برای من و نیمی از آن برای بنده من است. هر چه بخواهد اجابت میشود هنگامی که بنده میگوید: « بسم الله الرحمن الرحیم » خداوند بزرگ میفرماید بندهام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را کامل نمایم. و برای او در همه حالاتش برکت قرار دهم.
و هنگامی که میگوید « الحمدلله ربّ العالمین » خداوند بزرگ میفرماید بندهام مرا حمد و ستایش نمود و دانست نعمتهایش را که دارد از ناحیه من است و بلاهایی را که از او دور کردم با احسان من بوده است گواه باشید که من نعمتهای سرای آخرت را بر نعمتهای دنیایی او میافزایم و بلایی آن جهان را نیز از او دفع میکنم، همانگونه که بلاهای دنیا را از او دور کردم.
و هنگامی که میگوید « مالک یوم الدّین » خداوند متعال میفرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از من دانست من در روز حساب، حسابش را آسان میکنم. اعمال نیکش را میپذیرم و از بدیهایش صرف نظر مینمایم.
و هنگامی که میگوید: « ایاک نعبد » خداوند بزرگ می گوید بنده ام راست میگوید تنها مرا پرستش میکند من شما را گواه میگیرم که بر عبادتش ثوابی به او بدهم که همه مخالفان عبادت او به حالش حسرت بخورند.
و هنگامی که میگوید : « ایاک نستعین » خدا میگوید بندهام از من یاری خواسته و تنها به من پناه آورده گواه باشید من او را در کارهایش کمک میکنم و در سختیها یاریش مینمایم و در روز پریشانی دستش را می گیرم.
و هنگامی که میگوید « اهدنا الصراط المستقیم » خداوند میگوید این خواسته بندهام برآورده است و او هر چه می خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد و آنچه را امید دارد به او می بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنی اش می دهم.
علامه طباطبائی(ره) پس از نقل این روایت مینویسد : این روایت همانطور که ملاحظه مینمائید سوره فاتحه الکتاب را تفسیر میکند و مؤید گفته قبلی ماست که گفتیم این سوره کلام خدای سبحان است امّا به نیابت از طرف بندهاش که در مقام عبادت و اظهار عبودیت بیان میدارد و پروردگار خویش را ستایش میکند و این سوره در اصل برای عبادت قرار داده شده و در قرآن هیچ سورهای نظیر آن دیده نمی شود.
منبع:
تفسیر المیزان ، جلد ۱، صفحه ۳۸