اگر خدایی ناکرده (!) شیعیان به پیامبر (ص) و ائمه (ع) کرامات و مقاماتی قائل باشند که از جانب خدا برایشان تعلق گرفته، دچار غلو و بزرگ بینی شده اند. اگر شیعه فضائل علی بن ابیطالب (ع) را بیان کند دچار توهم شده و خیال بافی کرده!
حال به روایت ذیل در شان جناب عمربن خطاب توجه کنید:
وقعت النار فی بعض دور المدینه فکتب عمر على خزفه : یا نار اسکنی بإذن الله فألقوها فی النار فانطفأت فی الحال (۱)
یکی از خانه های مدینه آتش گرفت و سرایت کرد به بخش أعظمی از خانه های مدینه. مردم مانده بودند حیران و سرگردان که خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت : ” ای آتش به اذن خدا ساکن و خاموش شو” و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساکت و خاموش شد.
سوال: آیا این روایات در مورد عمر بن خطاب غلو نیست؟ اگر شیعه همین فضیلت را برای علی(ع) نقل می کرد چه می گفتید؟ و اگر کسی به روایت بالا اعتقاد داشته باشد دچار کفر شده است یا به خاطر نقل فضیلت ساختگی برای جناب عمر، مومن واقعی است!؟
پی نوشتها:
(۱) تفسیر الرازی ، الرازی ، ج ۲۱ ، ص ۸۸