معرفی کتاب “آنگاه هدایت شدم”

تجربه شیرین نخستین باری را که کتاب “آنگاه هدایت شدم” را مطالعه کردم؛ هرگز فراموش نمی کنم. حدودا نوزده ساله بودم. داستان پر کشش و فراز و نشیب تشرف دکتر محمد تیجانی سماوی به مکتب شیعه، آنهم به قلم خودش احساس انبساط خاطر و هیجان دلپذیری را در دلم ایجاد کرد و آب سردی بود بر شعله شبهات و سوالاتی که در مواجهه به اهل سنت برایم پیش آمده بود.
نویسنده از دوران نوجوانی خود شروع می کند و محیطی را که در آن پرورش یافته (وی اهل کشور تونس می باشد) را تشریح می نماید و بعد سفرهایی را که داشته و ملاقات هایی را که منجر به آغاز تحقیق و مطالعاتش در مورد تشیع بوده است، تشریح می نماید. شرح ایام پر از شک و شبهه و سرانجام تابش نور هدایت الهی بر قلب نویسنده که در های هدایت را بروی خودش نبسته بود انسان را در برابر یک روایت مستند تاریخی از استحاله روحی و سیر الی الله در مورد یک انسان حق جو قرار می دهد و هر خواننده ای را که وجدان بیداری داشته باشد به حقیقت رهنمون می شود.

میزان اثر این کتاب ارزشمند در کشورهای اسلامی مختلف و در میان جوانان از فرق مختلف اهل سنت و حتی جوانان شیعه به اندازه ای بوده است که سبب عکس العمل های گسترده و گاه بسیار عجیب از سوی برخی عناصر تندرو اهل سنت گشته است و این خود گواهی بر حقانیت گفته های نویسنده و سندی بر توفیق وی در هدفی است که از نوشتن کتاب دنبال می نموده.
در فراز های پایانی کتاب مروری بر تاریخ صدر اسلام و روایاتی از رسول اکرم صلی الله علیه و اله در ضرورت پیروی از آموزه های اهل بیت علیهم السلام حسن ختامی زیبا را برای این کتاب نه چندان مفصل و خواندنی فراهم آورده است.
به شخصه مطالعه این کتاب را که توسط جناب آقای سید محمد جواد مهری به فارسی ترجمه شده است، به همه و بخصوص به نوجوانان عزیز توصیه می کنم.