تعریف
با جمعبندی تعریفهای متعارض ارائه شده در رابطه با روشنفکری، نمیتوان که گزاره یا گزارههایی جامع و مانع را برای تعریف مفهوم روشنفکری ارائه داد. اما، بطور کلی، میتوان گفت که روشنفکری (Intellectualism)، به معنی مکتب تفکیک دو امر از همدیگر است. بههمین دلیل است که روشنفکری، به عنوان روح ممیز و انتقادی شناخته میشود. همچنین، از روشنفکری، به فلسفه اصالت هوش و قریحه یاد میگردد. این فلسفه، معتقد است که علم ناشی از عقل است یا سادهتر اینکه علم را فقط، بهوسیله قریحه یا هوش میتوان بهدستآورد. بهطور کلی، اگر بخواهیم که واژه روشنفکر را تفسیر کنیم، گفته میشود که روشنفکران، کسانی هستند که اهل قضاوت عقلی و سنجشگرانه در امور هستند. بهطور خلاصه، روشنفکری غربی، مکتبی است بر اساس سه اصل روش علمی (بیکن و دکارت)، رفاه و خوشبختی (مور) و فایده انگاری (بنتام).[۱]
به طور کلی با ارائه سنتزی از تمام تعریفات متعارض در رابطه با روشنفکر میتوان آن را چنین بیان داشت: روشنفکر از طبقه تحصیل کردگانی در جامعه است که با دغدغههای انسانی، اجتماعی، ارزشی، فرهنگی و سیاسی اقدام به موضع گیری در مباحث و مسائل حساس و مهم جامعه خویش و جامعه جهانی میکنند.[۲] روشنفکر نسبت به مسائل جامعه خودی و جامعه جهانی و نیز نسبت به آرمانها و بایستهها احساس مسئولیت و تعهد میکند.[۳]
روشنفکری در ایران
واژگان روشنفکری از زمان قاجار به طور عام همچون کلمات منورالعقول، منور الفکر و در دوره مشروطه به طور خاص وارد گفتمان ادبیاتی فارسی گردید در دوره مشروطه ابتدا میرزا آقا خان کرمانی واژه منور العقول را وارد ادبیات می نماید و آن را برای افرادی به کار می برد که متاثر از نهضت روشنفکری و عصر خردگرایی در فرانسه قرن ۱۹ طرفداری از قانون و تجدد می نمودند.
پس از مدتی اصطلاح منورالعقول به منورالفکر تبدیل گردید، منورالفکر افرادی بودند تجدد خواه و طرفدار سرنگونی استبداد سیاسی و استقرار حکومت قانون، سرانجام در دوره پهلوی اصطلاح منورالفکران به روشنفکر تبدیل گردید. آل احمد در بررسی خود از روشنفکری آن را معطوف به الگو برداری از روشنفکری فرانسه که خود را روشن شدگان و دوره خود را عصر روشنگری می نامیدند ـ می داند و بین روشنفکر خادم و خائن تفاوت قائل می شود.[۴]
منابع:
[۱]. علی آقاجانپور، روشنفکری و روشن اندیشی، مهر ۱۳۸۸ خورشیدی (به نقل از سایت ویکی پدیا)
[۲]. روشنفکری و روشنفکری دینی ایران در سمت حرکت، محمدباقر خرمشاد، فصلنامه سیاسی-اجتماعی رهیافتهای سیاسی و بینالمللی، ش۴، بهار و تابستان ۸۲، ص ۱۲۴–۱۲۳(به نقل از سایت ویکی پدیا)
[۳]. همان
[۴]. سایت حوزه (hawzah.net)