شبهه:
شیخ عبدالعزیز بن باز میگوید:
توسل به جاه یا برکت یا حقّ فلان شخص بدعت است ولی شرک نیست، لذا اگر کسی بگوید: بار خدایا! از تو میخواهم به جاه انبیا وفلان ولیات، یا به حقّ فلان عبدت، یا به حقّ یا برکتِ فلان شخص، این جایز نیست، بلکه از بدعتها و وسایل شرک است؛ زیرا از پیامبر (ص) و صحابه نرسیده است، لذا بدعت میباشد. (مجموع فتاوی ومقالات متنوعه، ج۴، ص۳۱۱)
گروه دائمی افتای وهابیان میگوید:
توسل به ذات پیامبر (ص) و غیر او از انبیا و صالحان جایز نیست. و نیز توسل به مقام پیامبر (ص) و غیر او جایز نمیباشد؛ زیرا آن عمل بدعتی است که از او و اصحابش نقل نشده است. (البدع و المحدثات و ما لا اصل له، صص۲۶۵ و ۲۶۶)
پاسخ:
نظر علمای اهل سنت:
1- محمّد زکی ابراهیم میگوید:
اختلاف در توسل به میّت صالح است، و در جواز آن هیچیک از علمای سلف تا قرن هفتم اختلاف نکرده است تا اینکه ابن تیمیه این اختلافِ فتنهگر را بدعت گذاشت.(الافهام و الإفحام، محمّد زکی ابراهیم، ص۷.)
2- دکتر عبدالملک سعدی می گوید:
هرگاه کسی بگوید: أللّهمّ إنّی توسلت إلیک بجاه نبیّ أو صالح؛ کسی نباید در جواز آن شک کند، زیرا جاه همان ذات کسی نیست که به او توسل شده، بلکه مکانت و مرتبه او نزد خداوند است و این، حاصل و خلاصه اعمال صالح او است. خداوند متعال در مورد حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید: ” وَ کانَ عِنْدَ اللهِ وَجِیهاً “ و نزد خدا آبرومند بود. (۴۲- البدعه فی مفهومها الاسلامی، ص۴۵٫)
3- قسطلانی در «المواهب اللدنیه» نقل کرده:
روایت شده که چون ابوجعفر منصور عباسی از مالک سؤال کرد: ای ابوعبدالله! آیا رو به رسول خدا (ص) نمایم و دعا کنم، یا رو به قبله نموده و دعا نمایم؟ مالک در جواب او گفت: چرا صورتت را از طرف حضرت برمیگردانی در حالی که او وسیله تو و وسیله پدرت آدم علیه السلام نزد خدای عزّوجلّ در روز قیامت است.
او در ردّ ابن تیمیه که این قصّه را درباره «مالک بن انس» رد کرده میگوید:
ولی این مرد -یعنی ابنتیمیه- مذهبی را بدعت گذاشته است که همان تعظیم نکردن قبرهاست، و اینکه تنها به جهت ترحّم و عبرت گرفتن باید زیارت کرد به شرط آنکه به سوی آنها بار سفر بسته نشود. لذا تمام مخالفانش نزد او همانند کسی هستند که حمله کرده و باکی ندارد که به چه وسیلهای او را دفع میکند. و چون – به گمان خود – شبهه سستی نداشته باشد تا به وسیله آن از خودش دفاع کند بیجهت و بدون انصاف به نسبت دادن به دروغ روی آورده است. لذا منصفانه در حق او گفتهاند که عملش از عقلش بیشتر است. (شرح المواهب اللدینه، ج۱۲، ص۱۹۴.)
نمونه هایی از توسل به پیامبراکرم (ص) و اصحاب ایشان:
1- توسل به پیامبر اکرم (ص) بعد از وفات او
قحطی شدیدی در مدینه پیش آمد. گروهی از مردم نزد عایشه رفته و چاره جویی خواستند، عایشه گفت: بروید کنار قبر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ، سوراخی در بالای سقف قبر بکنید به طوری که آسمان از آنجا دیده شود و منتظر نتیجه باشید، رفتند و آن سقف را سوراخ کردند به طوری که آسمان دیده میشد، باران فراوانی بارید بهقدری که بعد از مدتی بیابانها سر سبز شد و شتران چاق و فربه شدند. (دارمی عبدالله بن بهرام، سنن دارمی مطبعه الإعتدال، دمشق، ۱۳۴۹، ج ۱، ص ۴۴)
2- توسّل به عباس عموی پیامبر اکرم (ص)
عمربن خطّاب هنگامی که در مدینه قحطی شد به وسیله عباس بن عبدالمطلب از خدا تقاضای باران کرد و عبارتش درموقع دعا این بود: خداوندا ما به پیامبر خود متوسّل میشدیم و تو باران برای ما میفرستادی، الآن به عموی پیامبرمان متوسّل میشویم، برای ما باران بفرست، راوی میگوید: به دنبال آن باران فراوانی نازل شد.(. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارالفکر لطباعه و النشر و التوزیع، ۱۴۰۱ ق، ج ۲، ص ۱۶.)
3- توسل به اهل بیت پیامبر اکرم (ص)
ابن حجر مکّی در صواعق از امام شافعی پیشوای معروف اهل سنّت نقل میکند که شافعی به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) توسّل میجست و این شعر معروف را از او نقل میکند:
آل النبی ذریعتی و هم الیه وسیلتی
ارجوا بهم أعطی غداً بید الیمین صحیفتی
خاندان پیامبر اکرم (ص) وسیله من هستند. آنها در پیشگاه او سبب تقرّب من میباشند. امیدوارم فردای قیامت به سبب آنها نامه اعمال من به دست راست من سپرده شود! ((مناقب الشافعی، بیهقی، ج۱، ص ۶۸ و ۶۹.)
حال با توجه به اسناد موجود و نمونه های ذکر شده قضاوت را به عهده شما خوانندگان گرامی وا می نهیم.