شبهه:
خداوند عزوجل در آیه ۲۲ سوره مبارکه فاطر میفرماید:
«وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ و لاَ الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَاءُ و مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ»
و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند. خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد، مىرساند و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند، برسانى.
انبیاء و اولیاء و صلحاء و همه و همه مخلوق خدا هستند و محدود به زمان و مکان. بنابراین همانند خدا نمیتوانند نیّات و نداها و اصوات بندگان را ـ چه بلند بگویند و چه آهسته ـ بشنود، و خداوند نیز این صفات و این ویژگیها را به هیچ احدی نداده و نمیدهد!
با توجه به استدلال مذکور توسل به انبیاء و اولیاء مطابق آیه مذکور امری لغو و شرک به خداوند یکتاست.
موید این بیان نظر محمد بن عبدالوهاب است که می گوید:« توسل به مردگان، خطاب به معدوم است و از نظر عقل کار زشتی است. زیرا مرده قادر به اجابت تقاضای زندگان نیست.»
پاسخ:
در مقام پاسخ باید به چند نکته اشاره نمود:
اولا: در برخی از آیات قرآن و روایات عامه، مخالف آنچه را که وهابیان ادعا نموده اند را مشاهده می نمائیم:
برای نمونه:
الف) خداوند تبارک و تعالی در سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹ و ۱۷۰ می فرمایند:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند(۱۶۹)
فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾
به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادى مىکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مىشوند(۱۷۰)
این دو آیه به خوبی نشان میدهد که مرگ به معنی معدوم شدن و از بین رفتن نیست و پس از حیات دنیوی حیاتی دیگر نیز وجود دارد، چنانچه خداوند متعال درباره شهداء می فرماید هرگز آنان را مرده مپندارید.
همچنین آلوسی در باره حیات انبیاء علیهم السلام مینویسد:
حیات انبیا علیهم السلام حیاتی است برزخی و برتر از حیات شهداست که خداوند متعال در مورد ایشان فرموده است که ایشان زنده اند نزد پرورگارشان روزی داده می شوند . پس این امر مطلبی ثابت شده با روایات صحیح است.(الآیات البینات فی عدم سماع الأموات ج۱/ص۳۹ للآلوسی النعمان بن محمود)
شارح صحیح بخاری مینویسد:
یکی از مطالبی که در مورد زندگی انبیا بعد از مرگ گفته شده است این است که انبیا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبیا نیز همینطور. (فتح الباری ج۶/ص۴۸۷)
ب) آیه ۶۴ سوره مبارکه نساء یکی از آیاتی است که در باره توسل به رسول خدا صلی الله علیه وآله وارد شده و علمای شیعه و اهل سنت به آن استناد کرده اند:
(وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً)
اگر ایشان وقتی به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند ورسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبه پذیر وبخشنده خواهند یافت.
نووی در بحث زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله مینویسد:
از بهترین کلمات آنچه است که ماوردی و قاضی ابو الطیب و دیگر اصحاب ما از عتبی نقل کرده و آن را نیکو شمرده اندکه گفت : نزد قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بودم که بیابانگردی آمد وگفت سلام بر تو ای رسول خدا . از خداوند شنیدم( کلام خدا در قرآن) که اگر ایشان وقتی به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند ورسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبه پذیر وبخشنده خواهند یافت . و من به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش کرده و تو را شفیع نزد پروردگارم قرار می دهم.
پس چشمانم سنگین شده در خواب رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم را دیدم پس فرمودند که ای عتبی به سراغ اعرابی برو و به او بشارت بده که خداوند گناهان او را آمرزید. (المجموع – محیى الدین النووی – ج ۸ – ص ۲۷۴)
همانطور که مطرح شد حتی اهل سنت از این آیه چنین فهمیده اند که می توان از رسول خدا چه در حال حیات ظاهری و چه بعد از آن طلب شفاعت نمود .
ثانیا: تشهد و سلام یکی از واجبات نماز است که همه مسلمانان در نمازشان آن را به جا می آورند و جمله (اَلَّسلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ) می گویند.
چگونه ممکن است پیامبر گرامی اسلام را مخاطب سازیم به چیزى که هرگز آن را نمى شنود؟!!
با این حساب باید بپذیریم که در نماز به کاری لغو و بیهوده امر شده ایم!!!!!!!
با توجه به این موارد میتوان نتیجه گرفت:
انبیاء و اولیاء و صلحاء و شهداء و … صدای ما را می شنوند و پاسخ می دهند و سخن گفتن با این بزرگواران اصلا کار گزافی نیست.
ثالثا: در تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۲۲ سوره مبارکه فاطر آمده:
وَ مَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ
و هرگز زندگان و مردگان نیز با هم برابر نمى باشند.
به باور پاره اى منظور این است که: و ایمان آوردگان و توحیدگرایان با کفرگرایان و مشرکان برابر نیستند.
امّا به باور پاره اى دیگر منظور این است که: و دانشوران و مردم نادان یکسان نمى باشند.
و از دیدگاه برخى منظورِ قرآن این است که: هان اى مردم! همان گونه که نابینا و بینا، و سایه آرامبخش با گرماى سوزان، و تاریکىها با روشنایى، با هم همشکل و همانند و داراى یک اثر و فایده نمى باشند، درست همین گونه پرستش خداى یکتا با پرستش هاى ذلت بار و شرک آلود، و انسان هاى توحیدگرا و با ایمان، با کفرگرایان، و حق با باطل و بیداد، و دانشمندان با مردم نادان، برابر و یکسان نیستند؛ و این نمونهها در این آیات براى مثال و روشنگرى این حقایق آمده است.
إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ
بى گمان خدا به هرکس که بخواهد بر او لطف ورزد و توفیق رشد و سرفرازى ارزانى دارد، او را شنوا ساخته و به شنیدن این آیات سود مى بخشد. روشن است که منظور نفى شنیدن آیات به وسیله کفرگرایان و حق ستیزان نیست، بلکه نفى شنیدن سودبخش و شنیدن با گوش جان است؛ چرا که آنان به ظاهر آیات خدا را از زبان پیامبرش مى شنیدند امّا بدان جهت که در اندیشه شناخت حق و ایمان به آن نبودند، این شنیدن برایشان سودبخش نبود.