(… الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا …) سوره مائده، آیه ۳.
… امروز کافران از (زوال) آئین شما مایوس شدند، بنابراین از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید، امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم … (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
آراء درشأن نزول آیه در رابطه با شأن نزول آیه، سه رأی عمده مطرح است:
1- اشاره به دوران عظمت اسلام، فخر رازی احتمـال می دهد که کلمه «الیوم» در این آیه در معنـای حقیقی خود به کـار نرفته است، بلکه معنـای مجـازی دارد، بدین معناکه «یوم» در اینجا به معنای «دوران» و «یک برهه از زمان» است، نه یک قطعه کوتاه از زمان. طبق این نظریه، آیه نظر به روز خاص و حادثه ویژه ای ندارد، بلکه از شـروع و آغاز دوران عظمت اسـلام و فرا رسـیدن دوران یأس و نا امیدی کفار خبر می دهد.
پاسـخ:
اولا: معنـای مجـازی و غیر حقیقی نیـاز به قرینه روشـنی دارد که فخر رازی برای این معنای مجازی، قرینه ای ارائه نمی دهد.
ثانیًا: اگر این تفسیر صحیح بود، نزول این آیه بنا بر این معنا سزاوارتر بود که در فتح مکه باشد.
ثالثًا: با روایاتی که دلالت بر نزول آیه در هجدهم ذیحّجه دارد، سازگار نیست.
۲- نزول آیه در روز عرفه فخر رازی احتمـال دیگری می دهـد کـه بگـوییم آیه در روز عرفه بر پیامبر صـلی االله علیه و آله نـازل شـده و کلمه «یـوم» نیز در معنـای حقیقی آن به کـار رفته است، که همـان روز خـاص و معینی باشـد؛ یعنی روز هشـتم ماه ذیحّجه در آخرین سـفر حج پیامبرصلی االله علیه وآله که سال دهم هجرت بوده است. بخـاری به سـند خود از عمر بن خطاب نقل کرده که مردی از یهود به او گفت: ای امیر المؤمنین! آیه ای در کتاب شـما اسـت لَکم ُ أ ْکمت َ أ لْیو م که اگر بر ما جماعت یهود نازل شـده بود آن روز را عیـد می گرفتیم. عمر گفت: کـدامین آیه؟ او گفت:{الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَرَضیتُ لَکُمُ الْاسْلامَ دیناً}. عمرگفت: ما آنروز و مکانی راکه این آیه بر پیامبر صنازل شد میدانیم، آنروز، روز عرفه و روزجمعه بود.
پاسـخ:
اولا تمام روایات این چنینی از حیث سـند ضـعیف است؛ زیرا از پنج نفر از صـحابه نقل شده است ، که دو نفر از آنها عمر بن خطـاب و معاویه انـد، و از آنجاکه در قول به نزول آیه در روز نهم ذیحّجه، نه روز هجـدهم ذیحّجه در غـدیرخم طرف حساب هستند؛ زیرا هر دو غاصب خلافت امیر المؤمنین علیه السلام بوده اند، لذا قولشان مورد قبول نخواهد بود.
ممکن است که مقصود از اکمال دین در آن روز، کامل شدن کّل اسـلام با تبیین حّج و ابلاغ ولایت امیر المؤمنین علیه السـلام باشـد؛ زیرا مطابق برخی از روایات جبرئیل بر پیامبرصـلی االله علیه و آله نازل شد و از جانب خداوند به او فرمود: تو همه چیز را بیان کردی جز دو وظیفه را که باید عملی کنی، یکی حّج و دیگر ولایت را علامه طباطبایی رحمه االله می فرمایـد: «جایز است که بگوییم: خداونـدسـبحان قسـمت بیشتر سوره را که در آن آیه «اکمال» و امر ولایت اسـت در روز عرفـه نـازل کرده اسـت، ولی پیـامبرصـلی االله علیه و آله ابلاـغ و بیـان ولایت را به روز غـدیرخم در هجـدهم ذیحّجه موکول کرد، گرچه آن را در روز عرفه هم تلاوت کرده بود. و اینکه در برخی از روایات آمـده که نزول آیه در روز غـدیر است، بعیـد به نظر نمی رسـد که مراد تلاوت حضـرت همراه بـا تبلیغ امر ولایت باشـد که در آن روز انجام گرفته است.
۳- نزول آیه در روز غدیرخم نظرشـیعه امامی و بسـیاری از علمای اهل سنت آن است که آیه «اکمال» در روز هجـدهم ذیحّجه، در سـرزمین غدیرخم بر پیامبرصلی االله علیه وآله نازل شده است،که به برخی از روایات «صحیح السند» اشاره میکنیم. کلینی رحمه الله به سـندش از امام باقر علیه السـلام در حـدیثی نقل کرده که فرمود: «وکانت الفریضه تنزل بعـد الفریضه الأولی آخرالفرائض، فـانزل الله (الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى)فریضـه به ترتیب یکی پس از دیگری نازل می شد و ولایت آخرین فریضه ها بود، سپس خداوند-عّز وجّل- این آیه را نازل فرمود: الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ… این نظریه با مضمون و محتوای آیه شریفه نیز سازگار است؛ زیرا:
اولا: دشـمنان اسـلام پس از ناکامی در تمام توطئه ها، تنها به یک چیز دلبسته بودند و آن اینکه پیامبرصلی االله علیه وآله از ً دنیا برود و پس از ارتحال آن حضـرت بتوانند به آرزوی خود برسند و ضربه نهایی را بر اسلام وارد سازند. اما وقتی دیدند که آن حضـرت در روز هجدهم ذیحّجه سال دهم هجرت در بین عموم مردم شخصـی بی نظیر را به جانشینی خود انتخاب کرد، آرزوهای خویش را بر باد رفته دیدند.
ثانیـًا: بـا انتخـاب امیرالمؤمنین علیه السـلام به ولایت و امامت نبوت به سـیر تکاملی خود ادامه داد و با آن، دین خود را تمام و کامل کرد.
ثالثًا: نعمت های خداوند با نصب امامت و رهبری پس از پیامبرصلی االله علیه و آله تکمیل شد.
رابعًا: بدون شک اسلام بدون امامت و رهبری پس از پیامبر صلی االله علیه وآله یک امام شناسی در قرآن دین فراگیر وجهانی نخواهد شد.
مقصود از اکمال دین
در اینکه مقصود از «اکمال دین» در آیه مورد بحث چیست، سه نظریه مطرح شده است:
1- منظور از «دین»، قوانین و احکـام شـرع است؛ یعنی در آنروز قوانین اسـلام کامـل شـد، و پس از آن دیگر در اسـلام خلأ قانونی وجود ندارد. پاسـخ: اگر مقصود از اکمـال دین، اکمـال تشـریعی بود، بایـد بعـداز نزول آیه حکمی بر پیـامبر صـلی االله علیه وآله نازل نمی گشت، با اینکه مطابق روایات بسـیار آیه کلاله و آیه ربا و برخی دیگر از احکام بعـداز آن روز بر پیامبرصـلی االله علیه وآله نازل شد. طبری از برا بن عـازب نقـل میکنـد که آخرین آیه ای که بر پیـامبرصـلی االله علیه وآله نـازل شد
2- برخی معتقدند که منظور از دین در آیه «اکمال»،حّج است؛ یعنی در آنروز خاص و با شکوه،خداوندحّج شما راکامل کرد. پاسخ: اولا :حّج جزءشـریعت اسلامی است نه دین، و حمل دین بر شریعت که جزئ یاز آن،حّج است خلاف ظاهر به نظر می رسد. ثانیًا: این توجیه باظاهر کلمه «الیوم» سازگاری نـدارد؛ زیرا مقصود از «الیوم» ظرف زمان حاضـر و همان زمان نزول و ابلاغ آیه میباشد. بایدمشاهده کرد که در آنروز چه اتفاقی افتاده که به سبب آن، دین کامل شده است. میدانیم که در آنروز جز ابلاغ ولایت امیر المؤمنین علیه السلام واقعه دیگری نبوده است.
3- مقصود از «اکمـال دین» کامـل شـدن ارکـان آن به توسـط ولایت و امامت امیر المؤمنین است؛ زیرا با ادامه نبوت از کانال امامت است که دین به قله کمال خود خواهد رسید.
ادامه دارد …