ابن حبان از علمای بزرگ اهل سنت (تولد سال ۲۷۵ وفات سال ۳۵۴ قمری) میگوید: هر وقت مشکلی برایم پیش میآمد به زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) میرفتم و دعا میکردم و مشکلم حل میشد و این را چندین بار تجربه کردم. خدایا مرا با محبت پیامبر و اهل بیتش بمیران. (الثِّقَاتُ: جلد ۸، صفحه ۴۵۷، شَرْحُ حَالٍ عَلِىُّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السَّلَامُ).
آیت الله نجم الدین طبسی در یکی از جلسات دیدار خود با گروهی از اهل سنت روسیه، این عبارت و متن عربی آن را خوانده و مترجم آن را ترجمه کرد. حاضران همگی بهت زده و متعجب شده، سکوت کرده بودند. یکی از حاضرین که به نظر میرسید اطلاع زیادی از شخصیت و جایگاه ابن حبان نزد اهل سنت نداشت و یا قصد کوچک و کم اهمیت جلوه دادن ابن حبان و عمل و رفتار او را داشت، درباره جایگاه و شخصیت ابن حبان پرسید.
با درخواست استاد، کتاب «سیر أعلام النبلاء» ذهبی را آورده برخی از عبارات ذهبی درباره ابن حبان را برایشان خواندند.
شمس الدین ذهبی که از بزرگان اهل سنت در قرن هشتم است در وصف ابن حبان میگوید: «او امام، علامه، حافظ، بزرگ خراسان، و بسیار مورد اعتماد، زیرک و تیز هوش و دارای فهم بسیار بود» (سیر أعلام النبلاء: جلد ۱۶، صفحه ۹۲-۹۴، شرح حال ابن حبان، ش ۷۰)
ایشان در ادامه سخن و تکمیل استدلال خودشان فرمودند:
ماجرای ابن حبان و رفتن به زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) و درخواست حل مشکلاتش، در قرن سوم هجری اتفاق افتاده است و اهل تسنن از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) روایت نقل میکنند که سه قرن اول بهترین قرنها و کسانی که در سه قرن اول زندگی میکنند بهترین انسانها هستند. (صحیح بخاری صفحه ۵۲۶، کتاب الشهادات، حدیث ۲۶۵۲، و صفحه ۷۳۰، کتاب فضائل أصحاب النبی (صلی اللّه علیه و آله و سلم))
حال سوال اینجاست که چرا ابن حبان که به گواهی روایت صحیح بخاری جزو بهترین انسانهایی است که در بهترین قرنها می زیسته، می تواند به زیارت قبور برود و به صاحب قبر شریف توسل نماید، ولی وقتی دیگران همان کار را انجام بدهند، متهم به شرک و قبر پرستی می شوند؟!