فرض کنیم که امیر مؤمنان (ع) در غدیر خم به جانشینی برگزیده نشده و تنها دوستی او بر مسلمانان واجب شده است.
حال سؤال این است که آن حضرت در طول بیست و پنج سالی که دیگران خلافت را به دست داشتند، چه جایگاهی در جامعه اسلامی داشت؟ کدام منصب حکومتی و نظامی به او سپرده شده بود؟
پاسخ این سؤال، روشن است. خلفا هیچ سمت و مقامی را برای ایشان در نظر نگرفتند؛ با این که در زمان رسول خدا «وزیر» آن حضرت بود.
افرادی همچون معاویه و مغیره که سابقهای در اسلام نداشتند، حاکم شامات و کوفه شدند. آنان حتی فرماندهی لشکری برای فتح کشورهای کفر را به امام ندادند؛ با اینکه ایشان در زمان رسول خدا (ص) در تمامی جنگها، به جز جنگ تبوک، حضوری فعال داشت و در تمامی این نبردها، پرچم دار لشکر مسلمانان بود.
چه اتفاقی افتاد که پرچمدار لشکر مسلمین، پس از رسول خدا (ص) شمشیرش را غلاف کرد و در هیچ نبردی، جز جمل، صفین و نهروان که عدهای صحابه در مقابلش بودند، با مشرکان نجنگید؟
به راستی چرا خلفا از توانایی نظامی و بُرندگی شمشیر آن حضرت استفاده نکردند؟ چرا هیچ منصبی، حتی اداره یکی از مناطق دورافتاده سرزمین پهناور اسلام را به او نسپردند؟ و یا چرا آن حضرت حاضر نشد در هیچ جنگی، زیر پرچم خلفا شرکت کند؟
❓سوال از برادران اهل سنت
آیا این رفتارها عمل به سفارش رسول خدا (ص) بود؟
آیا خلفا از روی دوستی امیر مؤمنان (ع) را بیست و پنج سال خانه نشین کردند؟