گفتیم که همه صفات خداوند مختص به او بوده و مقدار و کمیّت یک صفت، ربطی به خدایی بودن آن ندارد.
حال اگر عنوان شود هرچند کمالاتی ، مانندِ حضور در همه جا و شنوا به اصوات بودن قابل اعطا باشد، اما انسانی مانند دیگر انسانها نمی تواند واجد آن باشد ، چون خودِ او هم جزئی از این مجموعه می باشد.در جواب باید گفت:
به فرض که این امر محال باشد، اعتقاد به یک امر محال شرک نیست و ملاک شرک آمیز بودن یک عقیده ، تشبیه خداوند به مخلوقات و استقلالی دانستن صفات آنها بوده نه محال بودن یا نبودن یک امر.
درست است که جسم انسان محدود به مکان و جزئی کوچک از عالم خلقت است . ولی قدرتهای او مانندِ قدرتهای شنوایی و بینایی، و هم چنین گسترده علم او قابل توسعه و تقویت می باشد و محدود کردن قدرتهای انسان به اموری اندک و انگشت شمار بدون دلیل است.
محدود کردن قدرت خداوند و ممتنع شمردن اعطای یک سری کمالات و صفات از جانب خداوند متعال ، در واقع بستن دست خداوند و تشبیه او به قدرت محدود مخلوقات است که این خود مصداق بارز از شرک به خداوند و ظلمی عظیم به درگاه الهی او می باشد و مخالفان با محدود کردن بی دلیل قدرت خداوند ، در واقع خود به ورطه شرک غلطیده اند.
مخالفین با استناد به آیاتی از قرآن صفاتی مانند تدبیر امور، علیم بودن ، احیای مردگان ،علم غیب و گواه بودن بر مردم را صفاتی منفرد در خداوند متعال می دانند، در حالیکه آیات دیگری وجود دارد که این افعال به غیر از خدا هم نسبت داده شده است.
… ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ … ﴿۳﴾
سپس بر عرش استیلا یافت کار [آفرینش] را تدبیر مى کند… (۳)
قسمتی از سوره یونس آیه ۳
از سوی دیگر این مساله را به ملائکه ارتباط می دهد؛
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا (۶)
و سوگند به آنها 《 ملایکه 》که تدبیر کارها می کنند.
سوره نازعات آیه ۶
مساله دیگر احیای مردگان است؛
… فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی المَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (۹)
… ولیّ حقیقی خداست و اوست که مردگان را زنده می کند، و اوست که بر هر کاری تواناست.
سوره شوری آیه ۹
اما در آیه ای دیگر اسناد به حضرت عیسی می دهد؛
…وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ…﴿۴۹﴾
… و به اذن خدا نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مى بخشم و مردگان را زنده می سازم…
قسمتی از آیه ۴۹ سوره آل عمران