معنی لغوی
«سلف» در لغت به معنی «پیشین» است؛ و «سَلَفَ، یَسلِفُ، سَلفاً و سلوفاً» نیز صیغههای صرفی و مصدر «پیشی گرفتن» است. (محمد بن مکرم ابن منظور، «لسان العرب»، ج ۶: ص ۳۳۰ و ۳۳۱) به گفتهی «ابن فارس»، سلف اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد. پس سلف کسانی هستند که در گذشته بودهاند. (احمد ابن فارس، «معجم مقایس اللغه»). با توجه به این تعریف، سلف معنایی نسبی دارد؛ به این صورت که هر زمانی، سلف زمان آیندهی خود است و در مقابل آن، «خَلَف» قرار دارد؛ به عبارت دیگر، ما نسبت به آیندگان، «سلف» هستیم و نسبت به گذشتگان «خلف» شمرده میشویم. (سعید رمضان البوطی، «سلفیه؛ بدعت یا مذهب»:ص ۱۹)
معنی اصطلاحی
مفهوم سلف، در اصطلاح اهل سنت و شیعه متفاوت است. اهل سنت سلف را گروهی از مسلمانان، شامل صحابه، تابعین و تابعین تابعین میدانند. آنها این سه نسل را به دلیل نزدیکی زمانی و مکانی، و در نتیجه، تلقی بهتر وحی، بهترین مردم (خیره) میدانند. دلیل اهل سنت در این زمینه، حدیث خیریه است:”خیر الناس قرنی، ثم الذین یلونهم، ثم الذین یلونهم، ثم یجیء اقوام تسبق شهاده احدهم یمینه و یمینه شهادته”(محمد بخاری، « صحیح البخاری»،ج۳: ص ۱۵۱)، (محمد بخاری، «صحیح البخاری»،ج ۷: ص ۱۷۴) و (مسلم بن حجاج قشیری النیسابوری، «صحیح مسلم»، ج ۷:ص ۱۸۴) بهترین مردم (مردمان) قرن من هستند؛ سپس کسانی که در پی ایشان میآیند وسپس دیگرانی که در پی آنان میآیند.
پس از ایشان، مردمانی میآیند که گواهی هر یک، سوگندشان و سوگند هر کدام گواهیشان را نقش میکند». به نظر آنها، مفاد این حدیث نشانگر برتر بودن این سه نسل از دیگر مسلمانان است؛ از سوی دیگر، هر قرن را معادل صد سال گرفتهاند و کلاً دوران سلف را معمولاً سیصد سال میپندارند. (سعید رمضان البوطی، «سلفیه؛ بدعت یا مذهب»: ص ۱۹)
البته اهل سنت دربارهی مفهوم این «برتری»، با یکدیگر اختلاف دارند؛ برخی بر این باورند، که این برتری، برای همهی افراد ثابت است (سعید رمضان البوطی، «سلفیه؛ بدعت یا مذهب»: ص ۲۱) و برخی مانند «ابن عبدربه»، معتقدند که هرچند این حکم برای مجموعهی مسلمانان آن سه قرن ثابت است، ولی ممکن است این برتر بودن بر برخی از آنان صدق نکند وچه بسا در قرنهای بعدی، کسانی بیایند که از این افراد برتر باشند. (ابن عبدربه، «فتح الباری بشرح صحیح البخاری»، المیمنیه، ج ۷ : ص ۴) نتیجهای که اهل سنت از برتر بودن این سه قرن میگیرند، این است که چون آنها به پیامبر(ص) نزدیکتر بودند، بنابراین باید از آنها پیروی کرد.
البته اهل سنت در شیوهی پیروی از سلف، بر این باورند که “پیروی از سلف در مقید شدن به ظاهر جزء جزء الفاظ و کلماتی که آنان ادا کرده، یا مقید شدن به موضعگیرهای خاص و موردی که آنان در پیش گرفتهاند نخواهد بود، چرا که آنان خود نیزچنین کاری را انجام ندادهاند؛ بلکه تنها رجوع به قواعدی است که آنان در تفسیر و تأویل متون دینی معیار و میزان قرار داده بودند، و نیز به اصولی است که آنان برای اجتهاد و تأمل و استدلال در اصول و احکام داشتند.”( سعید رمضان البوطی، «سلفیه؛ بدعت یا مذهب»: ص ۲۳)
اندیشمند سنی، «ابوحامد غزالی» نیز معتقد است”آن چه از پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به ما رسید، آن را به سر و دیده گرفتیم، آنچه از صحابه رسید، بعضی گرفتیم و بعضی نهادیم؛ و اما آنچه از تابعین رسید، بدانید که ایشان مردانند و ما مردانیم.”( ابوحامد محمد غزالی طوسی، «احیاء علوم الدین»، ج ۱: ص۲۴)نخستین تفاوت میان اهل سنت و مذهب بدعتآمیز سلفیگری دربارهی مفهوم سلف، حد و مرز «پیروی» است؛ که سلفیان همهی مرزهای اهل سنت را در هم نوردیده و دیدگاه جدیدی را ارائه کردهاند.
سلف، در نگاه شیعه نیز اعتبار دارد؛ اما همواره قید «صالح»(سلف صالح) با آن همراه است. برخلاف اهل سنت که قائل به عدالت همهی صحابه هستند، به نظر شیعه، برخی از صحابه کارهایی انجام دادهاند که آنها را از عدالت ساقط کرده است؛ بنابراین، نمیتوان همه صحابه را عادل دانست و چشم و گوش بسته و بدون دلیل از آنان پیروی کرد.
شیعه، بنا به شهادت قرآن (سورهی ۶۳: آیه ۱) و نیز تعارضها و جنگهایی که میان خود صحابه شکل گرفت، به وجود منافقان در میان صحابه استناد میکند. جنگهای جمل، نهروان و صفین از جملهای این جنگهایند که هر دو طرف، به عقیدهی اهل سنت،صحابه بودند. در این میان کدامیک بر حق، و کدامیک بر باطلند؟ آیا امکان دارد دو طرف بر حق باشند، در حالی که در برابر هم قرار دارند؟ همچنین آیات بسیاری وجود دارد که برخی از صحابه را به علت عمل کرد بد نکوهش میکند.[ از جمله در: سورهی ۹: آیهی ۲۹؛ سورهی ۴: آیهی ۸۱؛ سورهی ۶۳: آیهی ۱؛ سورهی ۳۳: آیات ۱۸ و ۱۹؛ سورهی ۹: آیات ۵۶ و ۵۷ و ۵۸ و ۶۱؛ سوره ۳۳: آیهی ۵۷؛ سورهی ۴۷: آیات ۲۵ تا ۲۸؛ سورهی ۶۰: آیهی ۱؛ سورهی ۵۸: آیات ۱۴ و ۱۶؛ سورهی ۳۳: آیهی ۱۲؛ و …] به همین دلیل نیز نمیتوان قائل به عدالت همهی صحابه شد؛ چه برسد به تابعین و تابعین تابعین، که دلایل بسیار فراوانی بر بیعدالتی آنها ارائه شده است. از این رو تنها، گروهی از صحابه که در اهل بیت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خلاصه میشوند و کتاب و سنت نیز به پیروی از آنان دستور داده است، شایسته و سزاوار پیرویاند.
سلفیها با قرائت خشن و متحجرانه از سنتهای اسلامی و نبوی و برداشتهای ظاهری از آیات قرآن، ادعای بازگشت به اسلام سلف و اولیه(؟!) را دارند(سلفیگری در لغت و اصطلاح، منوچهر دینپرست، ماهنامه زمانه، شماره ۳۳، ۱۳۸۴). سلفیها با وجود اینکه دشمن اصلی خود را شیعیان میدانند و خون آنها را حلال میشمارند؛ از همان ابتدا با فرق و مذاهب اهل سنت نیز همخوانی نداشته و در تضاد بودهاند (صحیفه حضرت امام(ره)، ج۱۵، ص۴۵۴. (بیانات در جمع ائمه جمعه استانهای ایلام و کرمانشاه، ۸ دى ۱۳۶۰) و این به خاطر آن است که اصلاً به دنبال تخریب اسلام هستند.
“سلفیه” در لغت و اصطلاح
بازدید: 249